روستا و آبشار چهارده از توابع شهرستان بیرجند روستایی بسیار کوچک با ۷ خانوار که کارشون سبد بافی بود .
اطراف این روستا طبیعت زیبایی داشت با ۱۴ آبشار کوچک که همه ی آبشار ها رو نمیشد به راحتی دید
مردمانی ساده دل در این روستا زندگی می کردند و مثل خیلی از روستای دیگه همه پیر و فرسوده شده بودند و جوانی در روستا نبود . کارشون سبد بافی با گیاهان همون منطقه بود. گیاهی به رنگ سبز و قرمز که نامش رو نمیدونم
نا بینا بود و به سرعت می بافت می خندید . گیاهان رو با لمس تنشون از هم جدا میکرد.
گفت: دست بکش سبز صاف و قرمز تیغ داره همینطور بود اما اون با چشم دل دید و من با چشم دیده
سبد ها خیلی سریع بافته میشد و به ارزان ترین قیمت فروخته (البته اگر خریداری باشه)
من و طبیعت چهارده و بادکنکم
با این که در این منطقه طیف رندگی کوهستان خیلی نزدیک به همه اما در هر حال کوهه و آرامش بخش
محیط آرام و بود و ساکت گاه گاهی صدای پرنده ای یا جانوری شنیده میشد یادمه تو این مسیر گلهای زرد بسیار ریز زیادی دیدم
از کوه به دره فرود آمدیم همه سختی ها برای دیدن آبشارها
اولین آبشاری که دیدم، کوچک ، زیبا و پر خروش و البته بسیار سرد
کمی جلوتر باز صدای آبشار آمد و آبشار دوم نمایان شد البته مطمئن نیستم این ۲ تا آبشار ها از آبشار ها ی اصلی باشن ولی در جایی خوندم بلندترین این آبشار ها که بعدا میبینید طول ۷ متر هست
پس بعید نیست که این آبشارهای کوچک از آبشارهای اصلی باشن
در انتظار خشک شدن نشستن . با اینکه سرد بود اما نتونست مانع آب بازی بشه .
اینم آبشار اصلی که رفتن تا پای آبشار کار آسونی نبود اما نمیشد نریم
آب شدیدا سرد بود اما باز هم نمیشد نرفت تو آب البته کوله و تمام وسایلم هم از این آب بی نصیب نموندن و همگی با هم یه شیرجه تو آب زدن
موقع برگشت تا تونستیم خرید کردیم که هیچوقت مارو یادشون نره
امیدوارم همیشه سلامت باشن
برچسب : نویسنده : sajjad1374 بازدید : 86